پسري از جنس باران
خدایا فکری کن به حالم,باران اشکم طعنه میزند بر باران رحمتت

نام: بهزاد خافظي
.........................................................
جنسیت: مرد
.........................................................
محل سکونت: آذربايجان شرقي
.........................................................
سن: 25 / 7 / 1370
.........................................................
میزان تحصیلات: دانشجوي كارشناسي اقتصاد
.........................................................
شماره تماس:
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو:
.........................................................
درباره من: حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود، اما قایق نداشت؛ دل باخته سفر بود،همسفر نداشت حکایت کسی است که زجر کشید،اما ضجه نزد، زخم داشت و ننالید،گریه کرد اما اشک نریخت. مثل پرنده ای که دلش هوای آسمان داشت و در بند صیاد گرفتار بود. حکایت من، حکایت چوپان بی گله و ساربان بی شتر است . حکایت من ... حکایت کسی است که پر از فریاد بود ... اما سکوت کرد تا همه ی صدا هارو بشنود ...! حکایت کسی است که پر از امید و وفاست،اما حکایت تو،حکایت نا مهربانی ها است.....
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در - ساعت
- توسط بهزاد خافظي
|
|
Power By:
LoxBlog.Com |